سخت می گذرد....

امروز پس از مدت ها اومدم به وبلاگم سر بزنم.. دلم براش تنگ شده بود تو این مدت اتفاقای خیلی عجیب و غریب و باور نکردنی رو پشت سر گذاشتم... برای کارم کارت ویزیت سفارش دادم و توی شهر پخش کردم.. خدا رو شکر سخت می گذرد.......ادامه مطلب

امروز, تولدمه,

یه ساله دیگه از زندگیم گذشت...

خیلی خوشحالم که اتفاقای خوبی رو پشت سر گذاشتم..

من بزرگ شده ام

امشال بیشتر از سال های دیگه...

لپ تاب خریدم و به بزرگترین حسرت زندگیم خط کشیدم...

خیلی خوشحالم که بالاخره تونستم

با پول خودم یکی از آروزهامو برآورده کنم

این یعنی اینکه من میتونم

و میشه

پس تمام تلاشمو میکنم که به همه آروزهام برسم...

به امید روزهای خوب و ............

سخت می گذرد.......

سلام

من اومدم

تقریبا بازم یه ماهی می شد که نبودم

خوبم

حال دلم خوبه

باید اعتراف کنم که این خوب بودن پر از استرس از دست دادن تنها امید زندگیمه..

کسی که دوسش دارم...

اگر نباشه من چه اتفاقی برام میوفته

اصلا اگه نباشه من هستم که منتظر اتفاقم؟

روزایی خوبیه

ولی روزای خوبی نیست...

دلم کمی آرامش از جنس خالصش میخواهد..

کسی سراغی ندارد؟

 

سخت می گذرد.......

امروز یه جورایی بعد از یه سال اومدم یه سال دیگه از عمرم گذشت هنوز اینجام دارم کار میکنم توی کارم کمی پیشرفت کردم روزای خوب و بدی رو پشت سر گذاشتم هم اتاقیم ازدواج کرد و رفت تنها موندم حالا منم و من با سخت می گذرد.......ادامه مطلب

روزهای رو گذروندم که هم خوبه هم بد

من عاشق شده ام و این تنها جمله ای است که این روزهای منو توصیف میکنه

من و اون همدیگرو دوست داریم و این نهایت خوشبختی توی این دنیای پر طمتراق

دیشب رفته بودیم کافی شاپ... شب فوق العاده ای بود....

هوا سرد بود ولی دل ها و نگاه های ما گرمه گرم....

حس فوق العاده ایه...

فقط همین...

سخت می گذرد.......

امروز روز خوبی رو پشت سر نگذاشتم...

نمیدونم شاید خودم باعث میشم که روزم بد باشه

خیلی وقته که هیچ سفارشی ندارم...

دلم میخواد کار بهم پیشنهاد بشه ولی خب نمیشه

روزهایی پاییزی هم به سرعت داره تموم میشه...

انگاری همین دیروز بود که مهر اومد و با خودش یه دنیا برگ ریزان رو آورد و الان آبان داره به نیمه هاش میرسه...

این یعنی اینکه عمرم به سرعت بادهای پاییزی میاد و میره ...

جمعه رفتیم کوه نوردی ...

چیزایی رو دارم تجربه میکنم که هرگز فکرش رو هم نمی کردم...

..............................

سخت می گذرد.......

سخت می گذرد.......

چند وقته نتونستم بیام و به وبلاگم سر بزنم... حقوقم رو یکم زیاد کرده... گفت اگه بتونم همه ی زیر و بم کار رو یاد بگیرم بیشترش هم میکنم... بازم اومدم.... دوستانی که نگرانم بودین ممنونم ازتون... این روزا دارم عشق رو با تک تک سلول های بدنم تجربه میکنم... حس دوست داشتن زیباترین حس دنیاست...بدون اینکه به آینده ای نه چندان دور یعنی فرداها فکر کنی... من و اون هرگز همدیگر را در یک نقطه مشخص قطع نخواهیم کرد. سخت می گذرد.......ادامه مطلب

سخت می گذرد.......

از دیروز خوب نیستم... دیروز حرفمون شد.. روز خیلی بدی بود.. از دیروز ازش خبر ندارم... این یعنی اوج بد بودن.... نمیدونم مقصر من بودم یا خودش.. ولی به یه دیقه نکشیده من عذر خواهی کردم... چون اصلا نمیتونم کسی رو ناراحت کنم... یا باهاش قهر باشم... طولانی ترین قهرم با دوستم 5 دقیقه بوده.. دلم براش یه ذره شده... امروز نیومده دفترش... شاید هم اومده به من خبر نداده... حالم به خاطر کم بودنش بده وای به حال ر سخت می گذرد.......ادامه مطلب